لغزش و ریزش

لغزش: گاه گفته می شود لغزش حرکت نسبتا آهسته یک قطعه یا توده سنگ یا خاک در امتداد سطح دامنه است، لغزش ها به صورت چرخشی یا صفحه ای هستند. اگر قطعات یا توده خاک یا سنگ و یا مخلوط آن ها در امتداد یک سطح مشخص کمانی شکل بلغزد آن را لغزش چرخشی می گویند. اما بیشتر مواقع پایین افتادن یا حرکت یکپارچه و اغلب سریع حجمی از مواد رسوبی در امتداد دامنه ها لغزش نامیده می شود، سرعت جابه جایی و وسعت این پدیده دیدنی است . بیشتر در اراضی دارای سنگ های متصل اتفاق می افتدحضور آب در پیدایش آن نقش اصلی را ایفا می کند. سطح لغزش مرطوب و لغزنده است. حرکت مواد ریزدانه در امتداد یک سطح لغزنده در اثر نفوذ آب و نیروی ثقل از شرایط مهم آن و وجود یک لایه رسی که بر اثر جذب آب خاصیت کلوئیدی به خود می گیرد از عوامل اصلی ایجاد آن می باشند. 

 

ریزش: قطعاتی از سنگ ها از دیواره اصلی جدا گشته و بر روی دامنه ها سقوط می کند،(در اثر شیب تند )و سپس جایی که شیب دامنه کم می گردد قطعات روی هم انباشته می گردد. قطعات درشت تر دورتر از دیواره اصلی و دانه های ریزتر در نزدیک دیواره تشکیل یک سطح شیب دار می دهد که آن را تالو یا سنگریز ممتد می گویند. به طور متوسط شیب دامنه این خاکریز برابر 35 درجه است. 

  

پژوهشگر

کوهزایی و خشکی زایی

حرکات کلی پوسته زمین به دو دسته کوهزایی و خشکی زایی تقسیم می شوند.  

کوهزایی= حرکاتی که پوسته زمین بر روی توده های بزرگ سنگ ها ایجاد می نماید و در مقیاس زمین شناسی مدت زمان آن کم با شدت زیاد همراه است. این چنین حرکات باعث ایجاد چین، گسل و تشکیل کوه ها می گردد.  کوه ها به صورت چین خورده، آتشفشانی و گسلی وجود دارند 

 خشکی زایی= آن دسته از حرکات که مدت زمان تاثیرشان زیاد و شدت آن ها کم است از جمله بالا رفتن بعضی قسمت های سطح زمین و پایین رفتن پوسته زمین و تشکیل حوضه ها که نتیجه پیشروی و پسروی اقیانوس ها می گردد. 

 

پژوهشگر

ویژگی های بیابان

جوامع بیابانی: در بیابان انسان ها گاه به صورت قبایل ابتدایی و منزوی مانند بوشمن های کالاهاری و نامیب و بومیان استرالیای مرکزی با شکل بسیار ابتدایی شکار و جمع آوری غذا، گاه به صورت قبایلی که دائما به همراه دام ها کوچ می کنند مانند قوم طوارق در حواشی بیابان کبیر آفریقا، گاه به صورت جوامع واحه نشین و گاه به صورت گروه های کوچک علمی و اقتصادی به منظور اکتشاف و استخراج نفت زندگی می کنند. 

 

اصطلاح ناحیه ساحل: کشورهای واقع در جنوب صحرای آفریقا از اتیوپی در شرق تا سنگال در غرب شامل کشورهای اتیوپی، سودان، چاد، نیجر، مالی، موریتانی و سنگال است که از مستعد ترین نواحی جهان برای خشکسالی هستند. 

 

اشکال فرسایشی در بیابان:  

برخان= برخان در ایران پیکرا نامیده می شود. برخان متداول ترین نوع تپه های ماسه ای است که هلالی شکلند و دو زایده طویل در جهت باد دارند. دو بازوی نوک تیز برخان هرچه امتداد می یابد کم ارتفاع تر می شود. برخان ها بسته به نواحی مختلف 10 تا 20 متر ارتفاع دارند بلندی بعضی از برخان ها در دشت لوت ایران به 40 متر می رسد. حرکت ماسه در دامنه ی کم شیب و طولانی رو به باد با ریختن آن به پای دامنه ی پرشیب پشت به باد باعث می شود که تپه به مرور زمان و به آهستگی به سمت جلو جا به جا شود بر خان ها بسته به نواحی مختلف 10 تا 30 متر در سال حرکت می کنند اما در طوفان های شدید و استثنایی به صدها متر می رسد. از به هم پیوستن چندین برخان، برخانوئید به وجود می آید. 

 

 سیف= تپه های ماسه ای طولی یا سیف، این تپه ها در جایی تشکیل می شود که باد های غالب از دو جهت عمود بر هم بوزند و برجستگی های کناره های برخان را دچار کشیدگی کنند. شکل کلی سیف شبیه شمشیر است، قسمت پیشانی آن مثلث شکل با بال های تیز و گاهی قوسی شکل مشاهده می گردد. دامنه در جهت باد شیب کمتری نسبت به دامنه مخالف باد دارد. نیمرخ سیف نامتقارن است. تعقر سیف همیشه در جهت باد غالب است ولی اصولا شیب دو طرف سیف یکسان است و قسمت محدب سیف در سمت مخالف باد است. 

 

کلوت= اصطلاحی بلوچی است و به مجموعه ای از تپه های تقریبا موازی در لوت مرکزی اطلاق می شود که در رسوبات ریزدانه بر اثر باد و آب به وجود آمده اند. طول و عرض مجموعه ی این تپه ها به ترتیب 150 کیلومتر و 70 کیلومتر می باشد و حداکثر ارتفاع آن ها به 80 متر می رسد. این مجموعه تپه ها توسط دالان هایی از یکدیگر جدا شده اند. فرسایش آبی و بادی و سازندهای ریزدانه عوامل مهم در تشکیل کلوت ها است. بدین ترتیب که حفره ها پس از بارندگی انباشته از آب گردیده و نیروی باد باعث خشکی و تعریض چاله ها و طولانی شدن آن ها می گردد. جهت چاله ها و تپه ها بستگی به جهت وزش باد غالب دارد. این کلوت ها بر اثر وزش بادهای 120 روزه سیستان به وجود آمده اند.

  

بادبردگی= به جابه جایی و دور شدن ذرات ریز از محل پیدایش خود عمل بادبردگی می گویند. این فرایند در نواحی فاقد پوشش گیاهی بسیار اهمیت دارد زیرا گودال ها یا حوضه های بادبردگی را به وجود می آورد عمق بسیاری از این گودال ها کم است اما گاهی تا 100 متر هم می رسد. 

 

رگ= سنگ فرش بیابانی = سطوح بیابانی پوشیده شده با قلوه سنگ و ریگ هایی که باد قادر به حمل آن ها نیست. 

 

ساییدگی= باد ذرات ماسه را همراه خود مانند سمباده بر سنگ ها می کشد. بیشترین تاثیر سایش در قسمت پایین و نزدیک سطح زمین است، بنابراین زمین های مرتفعی که در معرض سابش باد قرار دارند دارای حواشی پرشیب یا عمودی اند.سطح این کناره ها اغلب به دلیل متفاوت بودن مقاومت لایه های مختلف رسوبی ناهموار است. اگر موانع سنگی منفرد در معرض سایش باد قرار گیرند، به شکل سندان کفاشی یا قارچ در می آیند و ستونی را برجای می گذارند. 

 

یاردانگ= در نواحی بیابانی که قبلا آب شیارهایی را به وجود آورده، باد فرورفتگی های u  شکل را ایجاد می کند. این فرورفتگی ها با برجستگی های واقع در بین آن ها از هم جدا شده اند. به این برجستگی ها یاردانگ می گویند. راس این برجستگی ها مسطح، طرف رو به باد آن ها پرشیب و طرف دیگر آن ها کم شیب است. یاردانگ ها اغلب در رسوبات نرم دریاچه ای گذشته به وجود می آیند به شیارها و فرورفتگی های بین یاردانگ ها بادکند گفته می شود.

  

پژوهشگر

 

 

مرداب، باتلاق، مانداب

مرداب، مانداب: منطقه ای با عمق کم و همراه با آب های ساحلی شور که به وسیله ی مانعی چون ماسه های ساحلی و یا سدهای مرجانی از دریای باز جدا مانده باشد. قسمتی از آب های دریا که در داخل یک آتل محصور شده اند. چنانچه باتلاقی فصلی باشد به آن مانداب می گویند. مرداب رود:می تواند در اثر تغییر مسیر رود در یک قسمت به صورت راکد باقی بماند. مرداب ساحلی: LAGOON: آب شور و کم عمقی است که به وسیله زمین باریکی از دریا به طور کامل یا ناقص جدا شده باشد ، تالاب ساحلی از آشفتگی های امواج دریا در امان هستند.آب شور در داخل یک آتل نعل اسبی نیز می تواند یک تالاب ساحلی باشد. 

 باتلاق: ( مانداب، لش آب) جایی پست که در آن آب می ایستد و نی و علف می روید. علت ماندن آب در این محیط نفوذ ناپذیری لایه های زیرین باتلاق و نبودن زهکشی خوب در منطقه است. برخی از این باتلاق ها را خشک کرده و برای کشاورزی مورد استفاده قرار می دهند. برخی از جغرافیدانان آن را معادل با کلمهSWAMP  می دانند گاز موجود در باتلاق و مرداب گاز متان با فرمول CH4 است.تالاب ها همان مرداب ساحلی هستند که شور و کم عمق هستند آن ها دارای مواد غذایی فراوان در آب گرم و کم عمق و نسبتا آرام هستند که شرایط را برای پیدایش گسترده ی جوامع آبزی آب شور فراهم می کنند. اکثر باتلاق ها در نتیجه کم شدن آب دریاچه و از بین رفتن آب آن ها تشکیل می شوند اما تعدادی از آن ها هم مستقلا به وجود آمده اند. باتلاق شور از انباشته شدن گل و لای ناشی از رسوبات معلق آب در خلیج های دهانه ای بسته یا در سمت خشکی بازوهای ماسه ای ایجاد شده و بعد از مدتی محل تجمع گیاهان می گردد.به آن SALT MARSH  می گویند.

کولاب: دریاچه کم عمقی که در فاصله بین تپه های ماسه ای تشکیل می شود و به تدریج از ذرات ریز رس انباشته می گردد.  

 پژوهشگر

خلیج دهانه ای

خلیج دهانه ایESTUARY  همان دهانه رود است یعنی جایی که کانال رود در محل اتصال به دریا عریض می شود و جریان آب حاصل از جزر و مد در آن برقرار است. اغلب خلیج های دهانه ای نشانگر بخش های سفلی دره های رودخانه ای هستند که به واسطه ی بالا آمدن سطح آب دریا در بعد از آخرین دوره ی یخچالی به زیر آب رفته اند. ( این خلیج ها خور یا دهانه ای هستند که تشکیل خلیج کوچکی را می دهند. یا فضای باز و کوچکی که به سوی دریاچه و یا دریا در امتداد خط ساحلی گشوده شده باشد )

 خلیج محل باز و وسیعی از دریا که به داخل خشکی پیشروی کرده و در اثر وقوع شکست در قسمتی از پوسته زمین و یا بر اثر خصوصیات ساختمانی خاص خود،آب دریا آن را اشغال کرده است. 

پژوهشگر